سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نزدیکه عیده عیدی من به شما - به نام وجودی که وجودم بخاطر وجودش بوجود آمد


ساعت 9:15 عصر جمعه 85/12/25

عید نوروز رو پیشا پیش بهتون تبریک عرض میکنم

میخوام یه چند تا جوک براتون بگم شاید خوشتون بیاد

شاد باشید همتون رو دوست دارم.

ترکه میمیره شب اول قبر 62 تا فرشته میاد ازش سوال بپرسن 2 تا شون سوال میپرسن 60تای بقیش میان حالیش کنن که اون دوتا چی پرسیدن

ترکه جلو ماشین میشینه میگه آقا منو دوتا حساب کنین راننده میگه من تو رو پشمامم حساب نمیکنم.

به ترکه میگن 750 گرم رو چی میگین میگه:نیم کیلو و نیم.

به ترکه میگن اگه آب نبود چی میشد؟میگه ما شنا یاد نمیگرفتیم غرق میشدیم.

ترکه خواب میبینه بزرگترین بربری دنیارو خرده وقتی بیدار میشه میبینه لحاف دوشکش نیست.


¤ نویسنده: رضا صبور

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

1:52 صبح :: بازدید امروز ::
4

:: بازدید دیروز ::
10

:: کل بازدیدها ::
6745

:: درباره من ::

نزدیکه عیده عیدی من به شما - به نام وجودی که وجودم بخاطر وجودش بوجود آمد

رضا صبور
یا رَبْ زِ چه این دِلْ به چِنینْ حالْ فِکََندی این قِسمَتْ و تَقْدیرْ بِدینْ حالْ فِکَندی رسوای جهانم بنمودی و در آخر شور و شرر و نار بدین حال فکندی تا چشم گشودم به جهان ، جز تو ندیدم از دولت تو جز غم هجران نخریدم لبریز بشد دل ز غم عشق تو یا رب بشکست دلم ، از تو صدائی نشنیدم این دل نه سزاوار چنین جور و جفا بود پژمرده شد این دل که پر از مهر و صفا بود آخر چه کنم تا به وصالت برسانی دل را که لبالب ز تو امید وفا بــود یا رب نظری کن به من بــــال شکسته بگشای تو این در که به رویم شده بسته امید به لطف و کرم و مهر تو دارم خواهم به وصـــالت برسم با تن خسته تو برتر برترین و و رحمان و رحیمی بخشنده ترین بنــــده نوازی و کریمی یک جرعه ببخشای به لب تشنه وصلت از بــــاده عشقت که جوادی و عظیمی